در دور تو کم کسي امان يابد

شاعر : انوري

در عشق تو کم دلي زبان يابددر دور تو کم کسي امان يابد
زان‌کس که ز تو همي نشان يابدخود نيز نشان نمي‌توان دادن
انصاف بده که رايگان يابدوصل تو اگر به جان بيابد دل
کو يافت ترا همه جهان يابدتنها تو همه جهاني و آن کس
از نور رخت خيال جان يابددر آينه گر جمال بنمايي
منشور جمال جاودان يابدور سايه‌ي تو بر آفتاب افتد
از راز دلت همي نهان يابداز روز عيان‌تري و جوينده
ديده که بود که روي آن يابدروي تو که دل نياردش ديدن
ماهي تو و مه بر آسمان يابدنشگفت که در زمين تويي چون تو
تا چون تو يکي به صد قران يابدزين قرن قرين تو کي آيد کس